
خطبه اول
قَالَ امیرالمومنین (علیه السلام): مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا.
آقا امیر المومنین در حدیثی که در حکمت 161 کتاب شریف نهج البلاغه آمده است، می فرماید: كسى كه (ترك مشورت كند و) استبداد به رأى داشته باشد هلاك مى شود و آن كس كه با مردان بزرگ مشورت كند در عقل و خرد آنها شريك مى شود.
در بخش کلمات قصار در کلمه 54 و همچین کلمه 113 امام(علیه السلام) به اهمیت مشورت اشاره فرموده و در عهدنامه مالک اشتر به صورت گسترده ترى از مشورت و شرایط آن سخن گفته است; ولى هر قدر درباره اهمیت مشورت بحث شود کم است، زیرا مطلبى است سرنوشت ساز. قرآن مجید هم به مؤمنان دستور مشورت مى دهد (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُم)(شورى، آیه 38) و هم به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) که عقل کل بود در این باره امر مى کند: (وَشَاوِرْهُمْ فِى الاَْمْرِ)( آل عمران، آیه 159)، قرآن حتى در موضوعات ساده نیز به مشورت اهمیت داده است از جمله درباره باز گرفتن کودک شیرخوار از شیر مادر مى فرماید: «(فَإِنْ أَرَادَا فِصَالا عَنْ تَرَاض مِّنْهُمَا وَتَشَاوُر فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا); و اگر آن دو (پدر و مادر) با رضایت یکدیگر و مشورت بخواهند (کودک را زودتر) از شیر باز گیرند; گناهى بر آنها نیست».( بقره، آیه 233)
همچنین روایات اسلامى به طور گسترده بر آن تأکید ورزیده است. در دنیاى امروز نیز همه دولت ها حداقل در ظاهر تأکید بر تشکیل شوراها براى قانون گذارى و امور اجرایى در سطوح مختلف دارند و اصل مشورت به عنوان اصلى اساسى شمرده مى شود.
دلیل آن هم روشن است، زیرا خداى متعال همه مزایاى فکرى را به یک نفر نداده است، بلکه هوشیارى مانند سایر نعمت ها در میان مردم تقسیم شده است. به همین دلیل هیچ کس بى نیاز از افکار دیگران نیست و هنگامى که انسان ها به مشورت بنشینند و عقل ها به یکدیگر ضمیمه شوند احتمال خطا بسیار کم مى شود، زیرا جوانب مسئله به وسیله افراد مختلف که هر یک جانبى را مى بیند روشن مى گردد و مصداق تعبیرى که در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) در غررالحکم آمده است خواهد بود، مى فرماید: «حَقٌّ عَلَى الْعاقِلِ أنْ یُضیفَ إلى رَأیِهِ رَأْىَ الْعُقَلاءِ وَیَضُمَّ إلى عِلْمِهِ عُلُومَ الْحُکَماءِ; بر هر عاقلى لازم است که رأى عاقلان دیگر را (از طریق مشورت) به رأى خود اضافه کند و علوم دانشمندان را به علم خویش بیفزاید». (غررالحکم، ص 55، ح 496.)
بعضى ممکن است تصور کنند حتماً باید با کسى مشورت کرد که عقل او از انسان قوى تر یا لااقل مساوى باشد در حالى که چنین نیست; انسان اگر دسترسى به چنین اشخاصى پیدا نکند سزاوار است حتى با زیردستان خود مشورت کند، چنان که مرحوم علامه مجلسى در حدیثى از بحارالانوار از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل مى کند که یکى از یارانش مى گوید: خدمت آن حضرت بودیم سخن از پدرش (امام کاظم(علیه السلام)) به میان آمد. فرمود: «کَانَ عَقْلُهُ لاَ یُوَازِنُ بِهِ الْعُقُولُ وَرُبَّمَا شَاوَرَ الاَْسْوَدَ مِنْ سُودَانِهِ فَقِیلَ لَهُ: تُشَاوِرُ مِثْلَ هَذَا؟ فَقَالَ: إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى رُبَّمَا فَتَحَ عَلَى لِسَانِه; عقل او قابل مقایسه با عقول دیگران نبود ولى با این حال گاهى با بعضى از غلامانش مشورت مى کرد. بعضى به آن حضرت گفتند: شما با مثل چنین شخصى مشورت مى کنید؟ فرمود: اگر خدا بخواهد چه بسا راه حل مشکل را بر زبان او جارى کند».( حارالانوار، ج 72، ص 101، ح 25)
یکى از فواید مشورت چیزى است که امام کاظم(علیه السلام) در حدیث نورانى اش به آن اشاره کرده مى فرماید: «مَنِ اسْتَشَارَ لَمْ یَعْدَمْ عِنْدَ الصَّوَابِ مَادِحاً وَعِنْدَ الْخَطَاءِ عَاذِراً; کسى که مشورت کند اگر به حق راه یابد او را ستایش مى کنند و اگر به راه خطا برود او را معذور مى دارند. (در حالى که اگر مشورت نکند نه در حال خطا کسى عذر او را موجه مى داند و نه در صواب کسى او را ستایش مى کند)».( بحارالانوار، ج 72، ص 104، ح 37.)
خطبه دوم
وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (تقوا وسیله رحمت الهی است) (سوره انعام، آیه 155)
از میدان جنگ تا میدان اقتصاد؛ وقت جهش بزرگ است
پیروزی ملت ایران در دفاع مقدس ۱۲ روزه، تنها یک پیروزی نظامی نبود؛ بلکه نقطه عطفی تاریخی بود که اقتدار سیاسی و امنیتی کشور را تثبیت کرد و فضای تازهای برای تحول اقتصادی گشود. امروز ما با سرمایهای بزرگ به نام امید ملی، انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی روبهرو هستیم. اگر این سرمایه درست مدیریت شود، میتواند موتور محرک جهش اقتصادی ایران باشد.
اما معنای واقعی پیروزی زمانی کامل میشود که از میدان جنگ سخت به میدان اقتصاد نیز منتقل گردد. ظرفیتهای انسانی، منابع طبیعی و جایگاه ژئوپولیتیکی ایران، این امکان را فراهم میسازد که ما به سمت یک «معجزه اقتصادی» حرکت کنیم.
یکی از مهمترین مسائل امروز، کنترل تورم است. مردم انتظار دارند ثمره پیروزی را در سفرههایشان ببینند. اگر دولت با شفافیت درباره ذخایر کالاهای اساسی، ارز و بودجه اطلاعرسانی کند، اعتماد اجتماعی تقویت میشود و این اعتماد از هر ابزار پولی برای مهار تورم قویتر عمل میکند.
در عرصه سیاست پولی، اعتبارات بانکی باید بهطور هدفمند به سمت صنایع مولد و اشتغالزا هدایت شود. همچنین، مدیریت ارزی با پیمانهای پولی دوجانبه و تنوعبخشی منابع ارزی میتواند کشور را از وابستگی به ارزهای غربی برهاند.
ایران ظرفیت آن را دارد که با توسعه کریدورهای ریلی و جادهای به هاب ترانزیتی منطقه تبدیل شود. در کنار آن، انرژی ـ از نفت و گاز تا انرژیهای نو ـ موتور اصلی پیروزی اقتصادی ایران خواهد بود. قراردادهای بلندمدت با کشورهای منطقه میتواند امنیت و پایداری اقتصادی کشور را تضمین کند.
کشاورزی نیز ستون امنیت ملی است. حمایت هوشمندانه از تولیدکنندگان، کاهش هدررفت محصولات و توسعه زنجیره سرد، امنیت غذایی ایران را تضمین خواهد کرد و حتی میتواند ما را به صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی بدل سازد.
از سوی دیگر، شفافیت اقتصادی و حکمرانی داده، همراه با تقویت دیپلماسی اقتصادی، فرصت بزرگی برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی به وجود میآورد.
پیروزی در جنگ آغاز راهی تازه است. اگر دولت و ملت دست در دست هم دهند، این روزها میتواند به نقطه تولد یک «معجزه اقتصادی» برای ایران تبدیل شود. بیایید پیروزی را از میدان نبرد سخت به میدان اقتصاد منتقل کنیم.
ضدروایتها؛ میدان تازه نبرد علیه دفاع مقدس
امروز که بیش از چهار دهه از آغاز دفاع مقدس میگذرد، ما با یک جبهه جدید مواجهیم؛ جبههای که نه در میدان نبرد سخت، بلکه در عرصه روایتها شکل گرفته است. دشمنان انقلاب اسلامی با پروژههای گسترده رسانهای تلاش میکنند حقیقت جنگ تحمیلی را تحریف کنند و تصویری وارونه از این حماسه به نسلهای جدید ارائه دهند.
یکی از محورهای اصلی این ضدروایتها، معرفی جنگ بهعنوان نبردی میان دو ملت ایران و عراق است؛ در حالی که حقیقت آن است که این جنگ تحمیلی از سوی حزب بعث و شخص صدام، با حمایت قدرتهای جهانی و ارتجاع عرب، بر دو ملت مظلوم ایران و عراق تحمیل شد. بنابراین نباید اجازه دهیم دشمن، این واقعیت را وارونه جلوه دهد.
محور دیگر ضدروایتها، معرفی اداره جنگ بهعنوان مدیریتی احساسی و غیرعقلانی است؛ حال آنکه دفاع مقدس نخستین جنگی بود که با وجود حمایت همهجانبه دشمنان از رژیم بعث، حتی یک وجب از خاک ایران در اختیار متجاوز باقی نماند. این نتیجه تدبیر، ایمان و اتکا به ظرفیتهای داخلی بود.
از دیگر تلاشهای دشمن، سکولار و زمینی جلوهدادن دفاع مقدس است؛ حال آنکه حقیقت این دفاع، قدسی و الهی بود. دفاعی که تجلی ارزشهای اسلامی و انسانی و الهامبخشترین الگوی اداره کشور در شرایط بحران است.
همچنین رسانههای مغرض، روایت «پشیمانی از جنگ» را با برجستهکردن معدود چهرههای نادم ترویج میکنند، تا مشروعیت جبهه مدافع را زیر سؤال ببرند؛ در حالیکه تاریخ گواه است هیچ مدافعی از دفاع از خاک، ناموس و ارزشهای خود پشیمان نمیشود.
دشمن در گام دیگر میکوشد با برجستهکردن تفاوتهای طبیعی میان سپاه و ارتش، وحدت این دو رکن اساسی دفاع مقدس را مخدوش سازد. روشن است که این اقدام با نگاهی به آینده و ایجاد تفرقه در شرایط حساس صورت میگیرد.
و در نهایت، یکی از مهمترین وظایف امروز ما، بازکردن آرشیوها و اسناد دفاع مقدس برای نسل جدید است؛ زیرا آگاهی مستند، بهترین سلاح در برابر جنگ روایتهاست. همچنین توجه به اسناد و خاطرات طرف متجاوز میتواند بسیاری از پرسشها را برای پژوهشگران پاسخگو باشد.
برادران و خواهران گرامی! اگر دفاع مقدس ما حماسهای بیبدیل بود، امروز «جهاد تبیین» در این عرصه نیز تکلیفی بیبدیل است. باید حقیقت این دفاع الهی را برای نسلهای آینده بازگو کنیم تا سرمایه معنوی ملت ایران در برابر جنگ نرم دشمن، همچنان محفوظ بماند.
مشاهده در سایر پایگاه ها: